گفتمان جمهوری اسلامی بهعنوان یک الگوی هویتی و ارزشی متفاوت، همواره در مقابل گفتمان نظام سلطه قرار داشته است؛ از اینرو سیاست مهار و مدیریت ایران با چشمانداز حداکثری تغییر نظام همواره در دستور کار آمریکا قرار داشته است، این موضوع البته در مقاطعی با رویکرد سخت نظامی و در مقاطعی همانند فتنه 88 با استفاده از الگوی براندازی نرم پیگیری شده است.
بر همین اساس، نباید انتظار داشت که حتی پس از توافق هستهای نیز ایالاتمتحده به روند دشمنی و سیاستهای مبتنی بر مهار، نفوذ، تغییر رفتار و براندازی نظام جمهوری اسلامی خاتمه دهد، بلکه بهعکس، شواهد نشان میدهد که نظام سلطه مترصد فرصتی است تا از فضای سیاسی و اقتصادی ناشی از برجام حداکثر استفاده را ببرد و طراحیهای خود را علیه جمهوری اسلامی ایران تعمیق بخشد.
درست به همین دلیل رهبر معظم انقلاب اسلامی، در دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به نیت شوم دشمنان سلطهگر برای بازگشت و نفوذ در ایران اسلامی فرمودند «در زمینهی سیاسی نیز بیگانگان بهدنبال نفوذ در مراکز تصمیمگیری و اگر نشد، نفوذ در مراکز تصمیمسازی هستند که در صورت تحقق این توطئه، جهتگیریها، تصمیمات و حرکت عمومی کشور، بر اساس خواست و اراده بیگانگان، تنظیم و اجرایی خواهد شد.»
همه گامهای این مبارزه راهبردی نفوذ برای این صورت میگیرد که آمریکا بتواند از فضای بهوجودآمده به تغییر در معادله قدرت و سیاست داخلی ایران برسد؛ امری که هر چند در اظهارات علنی مقامات آمریکایی به آن اشارتی میشود، اما در واقع بیش از هر چیزی بر آن حساب و تمرکز کردهاند که این فضا، مقدمه نفوذ و سپس براندازی جمهوری اسلامی باشد، نه مقدمه پذیرش این کشور به مثابه یک قدرت هستهای.(محمدی، مهدی، هشدارهای امنیت ملی در فضای پساتوافق، روزنامهی وطن امروز، 26 مرداد 1394)
پیتر هارل، از پژوهشگران اندیشکده «مرکز امنیت آمریکایی جدید» به مقامات کاخ سفید چنین تجویز میکند «آمریکا باید یک استراتژی تهاجمی ترویج اصلاحات سیاسی و اجتماعی در ایران را دنبال کند تا تعامل بیشتر مؤسسات غیردولتی آمریکایی و بینالمللی و نهادهای جامعه مدنی در ایران تسهیل شود، واشنگتن باید به باقی ماندن در کنار فعالانی در ایران که بهدنبال اصلاحات سیاسی در کشور هستند، ادامه دهد».(هارل، پیتر، باید بهدنبال ترویج اصلاحات سیاسی در ایران پساتوافق باشیم/ ارتباط با نهادهای غیردولتی و مدنی ایران باید تقویت شود، به نقل از مؤسسه مطالعات آمریکا)
در واقع برجام و افزایش تعامل با ایران از دید آنها بیش از آنکه بهمعنای راه یافتن ایران به جامعه بینالمللی باشد، بهمعنای راه یافتن آمریکا به درون ایران است.(محمدی، مهدی، هشدارهای امنیت ملی در فضای پساتوافق، روزنامهی وطن امروز، 26 مرداد 1394)
«نفوذ» در عرف سیاسی به معنای ورود و تخریب است و در این میان ممکن است، تخریب بخشی از هدف نفوذ و یا نتیجه قطعی آن باشد؛ بنابراین «تخریب» با مقوله نفوذ، پیوستگی قطعی دارد؛ نفوذ و رخنه دارای وجوه مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، علمی و وجوه دیگر است؛ در همین زمینه گفتوگوی تفصیلی داشتهایم با حجتالاسلام محمدعلی لیالی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و مطالعات اسلامی و کارشناس ارشد مسائل سیاسی که تقدیم خوانندگان میشود.
رسا ـ موضوع ضرورت هوشیاری در مقابل دشمنان از مباحثی است که خداوند در قرآن به مسلمانان هشدار داده و همواره پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) بهویژه حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه به عدم غفلت از دشمنان تأکید کردهاند، رهبر معظم انقلاب نیز همیشه در این زمینه روشنگری کردهاند و در جریان برجام بر این امر مغفول مانده تأکید فرمودند؛ تحلیل شما در این زمینه چیست؟
خداوند در قرآن فرموده است «ای کسانی که ایمان آوردهاید، یهود و نصارا را به عنوان دوست و همراه و همفکر خود انتخاب نکنید که یهود و نصارا اولیای بعضی دیگر هستند»؛ از اینرو بحث نفوذ از مهمترین کلیدواژهها و مباحثی است که امروز در عرصه فکری و معرفتی در فضای گفتمانهای سیاسی مورد استفاده قرار گرفت و رهبرمعظم انقلاب بر لزوم توجه نسبت به جریان نفوذ تأکید کردند.
انقلاب اسلامی ایران با هویتی اسلامی و ایرانی، مفاهیمی همچون استقلالطلبی، رهایی از سلطه و استعمار و مقابله با استعمارگران در ادبیات گفتمانی را وارد فضای تحولات سیاسی در منطقه و جهان کرد.
گفتمان انقلاب اسلامی، گفتمانی است که توانسته خود را در سالهای پس از انقلاب، به عنوان گفتمان مسلط در عرصه ادبیات مقاومت و ادبیات انقلاب اسلامی، اثبات کند و این گفتمان، رقیبی به نام گفتمان سلطه و استعمار دارد که امروز آمریکا، صهیونیست، انگلستان و برخی از کشورهای غربی، رقیب جدی انقلاب اسلامی، اندیشههای امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری هستند.
جریان سلطه سعی دارد که گفتمان انقلاب اسلامی خاموش شود و ملت ایران به گفتمان ملیگرایی، غربگرایی و لیبرالیسم قبل از انقلاب برگردند؛ به طور طبیعی این نزاع بسیار جدی است و بنابراین با نگاه به گفتمان انقلاب اسلامی و گفتمان رقیب، باید تحولات پس از انقلاب و جریان نفوذ را مورد مطالعه قرار داد.
بصیرت و آگاهی درباره جریان، شیوهها و رهبران جریانهای نفوذ، شبکههای نفوذ؛ نحوه مقابله با آنها و حفظ و حراست از گفتمان انقلاب اسلامی، امری حتمی و ضروری است.
رسا ـ بحث نفوذ و رخنه دشمن در عرصههای مختلف نظام به صورت فردی است یا نفوذ جریانی مطرح است؟
جریان نفوذ، افزون بر نفوذ فردی، نفوذ جریانی است که به دنبال نفوذ در مراکز تصمیمگیر و تصمیمساز نظام است؛ از اینرو باید اعتراف کرد که جریانهای نفوذ و استحاله در تمام عرصههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، مدیریتی و اجرایی حضور داشته و دارند و خواهند داشت.
حتی در برخی از موارد این جریانها موفق شدند در ارکان و بدنه دولتها، مجالس و مراکز تصمیمگیری و تصمیمسازی نظام حضور پیدا کنند و اگر توانستند ضربههای سنگین برای از بین بردن نظام سیاسی بزنند و در غیر این صورت، استحاله و انحراف نظام سیاسی را در دستور قرار می دهند.
جریان نفوذ میداند که برای جامعه نخبگانی، خواص، رهبران فکری، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مدیریتی و حتی رهبران معنوی جامعه سرمایهگذاری کند و انحراف جامعه را در انحراف خواص و نخبگان میداند.
نکته اساسی این است که جریان نفوذ بسیار پیچیده و چندلایه است و از گفتمان شبهه و تردید و درآمیختن حق و باطل استفاده میکند؛ جریان نفوذ، شبکههای چندلایهای برای نفوذ در لایههای مختلف به ویژه در مراکز تصمیمگیر نظام دارد؛ از این رو ضرورت رصد فعالیتهای شبکهها و گفتمانهای نفوذی ضروری است .
رسا ـ جریان نفوذ در چه عرصههایی بیشتر فعال است؟
جریان نفوذ به دنبال شیب ملایم تغییر و تغییرات در باورها، رفتارها، هنجارها، و ارزشهای جامعه و به قول امروزی سبک زندگی است؛ از اینرو باید مراقب بود که جریان نفوذ از لغزش خواص و چهرههای موجه استفاده نکند و بخواهد نظام سیاسی، حاکمیتی، معرفتی، فکری و به تبع آن نظام اقتصادی و مدیریتی جامعه را گرفتار استحاله و انحراف کند.
شاید بتوان نفوذ را در چند عرصه، جریان و جبهه مورد شناسایی قرار داد؛ نخست، نفوذ در عرصههای فرهنگی، معرفتی، فکری و گفتمانی جامعه است و بخشی از آن، نفوذ سیاسی است و در عرصه سیاستگذاران و سیاستهای کلان جامعه فعالیت میکند.
بخش دیگری از جریان نفوذ در عرصه اقتصاد، تئوریها و نظریههای اقتصادی، مدیریت و عملکرد اقتصادی مسؤولان است و بخشی از جریان نفوذ به دنبال نفوذ در نهاد های اطلاعاتی، امنیتی و نفوذ در نهادهای تصمیمگیر در عرصه اطلاعات و امنیت کشور است؛ در این بخش جریان نفوذ به دنبال ایجاد آشوبها، ناامنیها و حوادث اجتماعی است؛ هریک از اقسام نفوذ را باید جداگانه مورد بحث قرار داد.
رسا ـ مهمترین بخش جریان نفوذ کدام است؟
مهمترین بخش جریان ،نفوذ فرهنگی، معرفتی و فکری و رخنههایی است که توسط جریان نفوذ در عرصه فرهنگ ایجاد میشود؛ تعبیرهایی که رهبر معظم انقلاب در طی سالهای طولانی درباره پدیده تهاجم فرهنگی، ناتوی فرهنگی و شبیخون فرهنگی مطرح کردند، نشان از فعالیت جدی جریان نفوذ در عرصههای فکری، معرفتی و فرهنگی است.
جریان نفوذ در عرصه فرهنگی، به دنبال تردید در باورهای دینی و انقلابی مردم است؛ سعی میکند با جریان ایدئولوژی و عقیدتی جامعه مقابله کند؛ به نوعی به نفی عقاید و اعتقادات اسلامی در جامعه بپردازد و به نوعی لیبرالیسم را در عرصه فکر، فرهنگ و معرفت تفهیم و توجیه کند.
جریان نفوذ به دنبال تردید در شعارها و گفتمان انقلاب اسلامی، دلسرد کردن و ناامیدی مردم در همراهی با حاکمیت و حکومت است؛ در نهایت اگر بتواند در کارآمدی نظام سیاسی تردید ایجاد خواهد کرد و نوعی یأس، ناامیدی و دلسردی را نسبت به نظام سیاسی در جامعه شیوع بدهد.
رسا ـ مؤلفهها و مشخصههای جریان نفوذ در عرصه نفوذ معرفتی چیست؟
برای شناسایی و رصد مؤلفهها و مشخصههای جریان های نفوذ در عرصه نفوذ معرفتی چند نکته را باید مطرح کنیم.
1.جریان نفوذ به دنبال مقابله با مفاهیم، فکری، عقیدتی و معرفتی همانند اسلام، تشیع، انقلاب اسلامی، اندیشههای امام و رهبری، فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگ ایثار و از خودگذشتگی، گفتمان حمایت از فقرا و محرومین، فرهنگ مقابله با استکبار و استکبارستیزی، فرهنگ حجاب و عفاف، مفاهیمی همانند عدل، عدالت و عدالتطلبی و اجرای احکام جزایی و احکام حقوقی اسلام همچون قصاص، ارتداد و ...را برنمیتابد و سعی میکند این مفاهیم را مورد تردید و چالش قرار دهد.
2.جریان نفوذ سعی میکند با مفاهیم و اصطلاحات قابل قبول برای خواص و نخبگان، وارد فضای گفتوگو شود؛ بخشی از ادبیات این جریان، ادبیاتی به ظاهر قابل قبول و دفاع است، مفاهیمی همچون صلح، صلح طلبی، گفتوگو، تعامل، همکاری با جهان، باز شدن درهای ارتباط با کشورهای غربی، اسلام رحمانی، تسامح و تساهل، مفاهیمی است که در ظاهر قابل پذیرش است؛ اما در باطن آنها نفی گفتمان انقلاب اسلامی است.
3.جریان نفوذ با طرح مفاهیمی همچون رابطه با غرب، طرح صلح و صلحطلبی و تساهل و تسامح، به دنبال استحاله نظام سیاسی است؛ مفهوم دیگر این عبارات این است که در مقابل صلح، جنگ، مقاومت و دفاعی وجود ندارد؛ در مقابل گفتوگو، اصرار بر به حق بودن وجود ندارد؛ در مقابل تعامل، حقانیتی وجود ندارد؛ در مقابل اسلام رحمانی یعنی اسلام خشن است؛ احکام قضایی و جزایی اسلام همچون حدود، قصاص، دیات، حقوق زنان با مفهومی به نام اسلام رحمانی ناسازگار است؛ پس باید در این مفاهیم تردید کرد و آنها را مورد بازبینی قرار داد.
4.از دیگر مؤلفهها و ویژگیهای جریان نفوذ، گرایش به غرب و غربگرایی و غربیشدن است؛ مدینه فاضله این جریان، کشورهای غربی همچون فرانسه، انگلستان و آمریکا است.
5.از مؤلفههای دیگر جریان نفوذ، وارونهنمایی، سیاهنمایی، القای یأس و ناامیدی در جامعه است؛ به این صورت که مردم از نظام، ارزشهای نظام و حاکمیت نظام خسته شدهاند و با تصمیمات نظام همراهی نمیکنند؛ وقتی مردم خسته شدند، باید با دشمن مذاکره کرد.
بر این اساس جریان نفوذ به دنبال تغییر نظام سیاسی و گفتمان انقلاب اسلامی است؛ اگر موفق به تغییر گفتمان انقلاب اسلامی نباشد؛ به دنبال تعدیل آن است و اگر موفق به تعدیل نشد؛ بتواند ساختار نظام سیاسی و گفتمان انقلاب اسلامی را استحاله کند یا حداقل برخی از خواستههای خود را بر نظام سیاسی، امام و رهبری جامعه تحمیل کند و فضا را به نوعی چینش و رصد کند که رهبر و امام جامعه در برخی از موارد کوتاه بیاید و به تعبیر امروزی، جام زهری را تحمیل بر امام و رهبر جامعه نماید.
http://www.rasanews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=306888
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
اربعین
شاخصههای اندیشه سیاسی شهید بهشتی
آل خلیفه و حامیانش باید پاسخگوی تداوم فشارها بر شیخ عیسی قاسم با
جوانان پس از پیروزی انقلاب اسلامی دین گریز شده اند یا دین گرا؟
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 7
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 6
فقه سیاسی/ استاد لیالی/ مصاحبه 5
سند 2030 - بخش چهرام
سند 2030 - بخش سوم
[عناوین آرشیوشده]